۱۴ ویژگی شخصیتی که باعث نابودی رابطه عاطفی می شود

برخی ویژگی های شخصیتی هستند که باعث میشوند رابطه شما به سرعت به شکست برسد. اگر در روابط خود دچار مشکل میشوید بهتر است به ویژگی های شخصیتی خود کمی دقت کنید. با ما در ادامه این مقاله از مجله سبزینه راه همراه شوید تا کمی بیشتر در این باره صحبت کنیم.
امروز در این مقاله از سبزینه راه نکات خیلی مفید و عملی و کاربردی را برای شما در نظر گرفته ایم.
ویژگی های شخصیتی که باعث نابودی رابطه می شوند
۱- وابستگی
آغاز رابطه با این افراد جذاب است، چرا که حرف، حرف شماست و تمام تصمیمها باید به تائید شما برسند. در این روابط هر انتخاب و تصمیمی به شما وابسته است تا جایی که فرسوده میشود.
این افراد در خانوادههایی رشد یافته اند که تفکر مستقل در آنها کشته شده است و برای این تفکر مجازات شدهاند.
آنها میترسند با تصمیمی که میگیرند شما را ناامید کنند و در نهایت آنها را ترک کنید. از قضا این نوع رفتار باعث میشود شما در فشار تصمیمهای فردی تصمیم به ترک بگیرید.
۲- خودشیفتگی
متعهد شدن به رابطه با کسی که خودشیفتگی دارد، حتی اگر مدتی طول بکشد تا نقصهای موجود در هسته آن پیدا شود، اغلب به روابط نامناسبی منتهی میشود.
یک انسان خودشیفته، از همه و علیالخصوص از شریک عشق خود به دنبال تحسین شدن است، و بنابراین وقتی اولین بار با یک فرد خودشیفته ملاقات کردید، ممکن است به نظرتان آنها بسیار جذاب و کاریزماتیک باشند و شما را با جلب توجه غرق خود کنند، و ممکن است خیلی سریعتر از دیگران رابطه را به جلو پیش ببرند.
اشتیاق آنها ممکن است جذاب باشد، اما عدم همدلی اساسی آنها میتواند آنها را در دراز مدت در درک افکار و احساسات عمیقتر شریک زندگیشان با شکست مواجه کند.
افرادی که در واقع اختلال شخصیت خودشیفتگی دارند عملاً قادر به عاشق شدن نیستند یا نمیتوانند رابطه عادلانهای برقرار کنند. در عوض، چنین افرادی رفتارهای آزار دهندهای دارند از جمله اینکه احتمالاً سعی در ایجاد قوانین سختگیرانه دارند و سعی میکنند تا شریک عشقیشان را از دوستان و خانواده خود جدا کنند.
۳- رفتار پرخاشگرانه منفعلانه
اگر تا بهحال از کسی خشمگین بودهاید اما به جای برخورد مستقیم پشتسر او حرفزدهاید و یا با عملی سعی بر آن داشتهاید که به صورت غیرمستقیم به او آسیبی وارد کنید دچار پرخاشگری منفعلانه شدهاید.
کسانی که دارای یک الگوی پایدار از این نوع رفتار اند، دچار اختلال شخصیت خشم منفعلانه هستند و رابطه با آنها در یک ناامنی و شرایط غیرقابل پیشبینی است. چرا که در هر برخورد نمیدانید که آیا فرد ناراحت و خشمگین شده و قرار است بعدا چه اتفاقاتی ناشی از این خشم منفعلانه بهوجود بیاید.
۴- کمال گرایی
کمالگرایی میتواند بیمارگون باشد و به رفتارهای کنترلکننده بین فردی منجر شود. افرادی که وسواس زیادی در انجام کارها دارند، تمایل دارند به شدت قوانین و جزئیات برنامهها را رعایت کنند.
آنها سعی دارند با کنترل دقیق محیط خود اضطرابشان را کاهش دهند. این افراد در رابطه نه تنها تمام فعالیتهای شما بلکه خود شما را هم کنترل میکنند.
اگر میخواهید با یک کمالگرا وارد رابطه شوید باید تسلیم این شعارشان باشید: تو بخشی از زندگی من هستی و تحت کنترل من.
۵- منفی بینی
این افراد نیمه تاریک هر چیزی را میبینند و شما هرچه تلاش میکنید راهی را بلدند تا شما را نا امید کنند.
این افراد در بهترین حالت دنیا را از دریچه خاکستری میبینند و تمام تلاششان را میکنند تا عینک بد بینی را روی چشمهای شما هم بگذارند.
۶- شوخ طبعی آزار دهنده
آن هایی که در مصیبت بارترین اوضاع نگاه شوخ طبعانه شان به اتفاق ها را کنار نمی گذارند، آن هایی که با شوخی هایشان یخ سردترین جمع ها را می شکنند؛ اما همیشه وجه دیگر شوخ طبعی آزاردهنده بوده است! آنجا که یکی از طرفین رابطه ی عاطفی بدون فکر کردن به عواقب رفتارش، باعث رنجش و از بین رفتن اعتماد به نفس پارتنرش در حضور دیگران میشود و این بدترین اتفاقی است که میتواند رخ دهد.
۷- شخصیت مرزی
افراد مرزی به دلیل حساسیت بیش از حد به طرد، هر پیامی از جانب شما را نوعی بیاعتنایی ببینند و خشمگین شوند و در واقع برای اینکه در برابر این احساس به شعار: تو مرا ترک نکردی من از تو دور شدم. پایبند باشند، خشمشان را خالی میکنند تا ارتباط را متوقف کنند. و سپس دوباره سعی کنند شما را درگیر کنند.
۸- همیشه تسلیم بودن
در یک رابطه برابر، مهم است که شما مستقیماً آن چه را که می خواهید و از شریک زندگی خود توقع دارید، درخواست کنید.
بسیاری از افراد در رابطه، به دلیل ضعف های شخصیتی و کمبود اعتماد به نفس یا وابستگی عاطفی نسبت به شریک خود، در موضع تسلیم قرار می گیرند، خود را فدا می کنند و هیچوقت تصمیم گیرنده نیستند.
اگر شما نیز در رابطه همیشه تسلیم هستید، بهتر است به کمک یک روانشناس برای تغییر در رابطه تلاش کنید.
۹- حق به جانب بودن
بله، می توان گفت که اعتراف به جمله “من اشتباه کردم” بسیار سخت است؛ اما در یک رابطه باید گفته شود.
آنتونیا هال، دکتر و روانشناش، متخصص روابط و نویسنده کتاب راهنمای نهایی برای یک زندگی چند ارگاسمی می گوید: “نیاز به اینکه در یک استدلال حق با شما باشد، تفرقه انداز است و با گذشت زمان در رابطه می تواند منجر به نارضایتی شود.”
اگر نمی توانید به خاطر داشته باشید که شما و شریک زندگیتان یک تیم هستید و روی ریشه آنچه که باعث ایجاد درگیری می شود متمرکز شوید، احساساتی صدمه دیده به وجود می آیند که می توانند تمایل به جدایی ایجاد کند.
۱۰- به زبان نیاوردن خواستهها و انتظارات
اگر به دنبال داشتن یک رابطه خوب هستید لطفا هرگز انتظار ذهنخوانی از پارتنرتان نداشته باشید. این کار بهشدت اشتباه است. چون نشان میدهد شما دو نفر برای داشتن یک رابطه خوب و شفاف با یکدیگر بهاندازهی کافی احساس راحتی و صمیمیت نمیکنید.
حالا بیاید بهجای این کارها، خواستهها و احساسات خود را بهطور مشخص بیان کنید. واضح و بیپرده به او بگویید چه چیزی لازم دارید؟ چه چیزی خوشحالتان میکند و چه چیزی در رابطه برای شما ناراحتکننده و آزاردهنده است؟
۱۱- حسادت بیش از حد
یعنی وقتی پارتنر شما در حضور شما با شخص دیگری حرف میزند و میخندد، یکمرتبه به هم میریزید و عصبانی میشوید و تلاش میکنید که رفتار او را کنترل کنید.
این داستان منتهی میشود به کارهای دیوانهواری مثل هک کردن ایمیل طرف مقابل، چک کردن پیامها و ارتباطاتش و.. . این رفتار مشکلات و کشمکشهای بیشماری ایجاد میکند و به طرف مقابل پیام بیاعتمادی منتقل میکند.
بهجای انجام چنین رفتار اشتباهی بهتر است به طرف مقابل اعتماد کنید. اعتماد ریشه یک رابطه خوب است.
۱۲- صادق نبودن
اکثر ما می دانیم که وقتی حرف و عمل مان در رابطه با هم مطابقت نداشته باشد، امکان ندارد رابطه موفقی داشته باشیم. اگر در رابطه تان صادق نیستید و دروغ می گویید، باید به فکر تغییر رفتار در رابطه باشید، قبل از این که رابطه تان را نابود کنید.
۱۳- توجه بیش از حد به جنس مخالف
زن و مرد ندارد! توجه بیش از حد به جنس مخالف حتی اگر قصد و نیتی هم پیشت نباشد باعث نابودی اعتماد شریک عاطفی شما به رابطه تان خواهد شد و این آغاز نابودی رابطه است.
۱۴- محبت نکردن
اگر در رابطه ای هستید که دیگر محبت کلامی، جنسی و جسمی را به شریک عاطفی تان نشان نمی دهید، همین حالا به دنبال تغییر رفتار در رابطه باشید. امکان ندارد که یک رابطه عاطفی یا ازدواج بدون محبت های مداوم، ادامه پیدا کند و موفق باشد.
کلام آخر
یک رابطه موفق، مدیون پذیرش خوبی ها و بدی های شخص مقابلمان، در کنار یکدیگر است. هیچ انسانی کامل نیست.
اگر می خواهیم رابطه مان را بهتر کنیم، ابتدا از خودمان شروع کنیم. برای تغییر رفتار در رابطه تلاش کنیم، از مشاوران حرفه ای کمک بگیریم و روی نقاط مثبت خود و رابطمان متمرکز شویم.
اگر هم تلاش برای ایجاد تغییری در شریک زندگی مان داریم، بهتر است با مهربانی و پذیرفتن آسیب پذیری همهٔ انسان ها، مانند یک دوست و همراه کنار او باشیم تا بتواند این مسیر تغییر را درست و با موفقیت طی کند.