۸ نشانه مهم استرس و اضطراب که شاید ندانید!

در دنیای امروزی ابتلای به استرس و اضطراب جزء جدایی ناپذیر زندگی ما شده است و خیلی از افراد دور و برمان روزانه با این مشکلات دست به گریبان هستند.
اگر فکر میکنید که شما هم در دام این مشکلات شدید قرار دارید در ادامه با ما در مجله سبزینه راه همراه باشید تا ۸ مهمترین علائم استرس و اضطراب شدید را بدانید.
امروز در این مقاله از سبزینه راه نکات خیلی مفید و عملی و کاربردی را برای شما در نظر گرفته ایم.
۱. بسیار فراموشکار شده اید
وقتی دچار استرس هستید به احتمال فراوان به علت آن است که یکباره کلی کار روی سرتان ریخته است. با کار زیاد و مسئولیتهای زندگی که بر سرتان آوار شدهاند، رسیدگی به همهی امور ریز و درشت دشوار میشود.
اگر بعضیوقتها یادتان نمیآید کلیدهایتان را کجا گذاشتهاید یا مدام قرار و مدارهایتان را فراموش میکنید، به احتمال زیاد تا نقطهی فروپاشی تحت استرس هستید. کمک بخواهید و نگذارید این وضعیت ادامه پیدا کند.
۲. خلق و خوی تان تغییر مهمی کرده است
یکی از مهمترین علائم استرس و اضطراب شدید این است که احتمالا این جملات را بسیار زیاد تکرار میکنید.
“اخیراً همه روی اعصاب من هستند.” “من احساس خوشبختی نمیکنم، حتی وقتی در کنار آدمهایی هستم که میدانم عاشقشان هستم.” ” احساس میکنم که عصبی شدهام، آرام و قرار ندارم.” “خلق و خوی من به سرعت در حال تغییر است.
در عرض چند دقیقه، میتوانم از حالت خوشحالی صرف به حالت غم و اندوه زیاد یا وحشتزدگی وارد شوم. ”
۳. از نظر میل جنسی سرد شدهاید
وقتی دچار استرس هستید و هزاران مسئله در ذهنتان هست، میل جنسیتان کاهش مییابد. ممکن است از این وضعیت خسته شوید و دوست داشتهباشید برای اصلاحاش کاری بکنید.
ولی وقتی فرصت رابطه پیش میآید، میبینید که نمیتوانید تمرکز کنید، یا اصلا حسوحالاش را ندارید. سعی کنید با ورزشِ زیاد از استرس رها شوید.
۴. به استرسهای خفیف زندگیتان بیش از حد واکنش نشان میدهید
پژوهشگرانی که در مورد تفاوتهای میان استرس و اضطراب مطالعه میکنند، استرس را “استرس زندگی” مینامند، زیرا این گونه استرسهای معمولی واکنشی است به ناراحتیهای خفیف و روزانهی زندگی.
برای مثال، ریختن قهوه روی زمین وقتی که اول صبح میخواهید از خانه خارج شوید یک رویداد استرسزای زندگی است.
اگر در لحظات تجربهی استرسهای خفیفِ زندگی، مانند ریختن قهوه روی زمین جوری واکنش نشان دهید گویی دنیا به آخر رسیده است، یک رویداد کوچک را به دلیل بزرگی برای ناراحتی تبدیل میکنید که میتواند کل روزتان را خراب کنید.
این الگوی فکری منفی متعلق به کسانی است که هنوز مدیریت مناسب استرس را یاد نگرفتهاند.
کسی که دچار اختلال اضطراب است پیش از آنکه اصلا قهوهای روی زمین بریزد، در مورد احتمال ریخته شدن قهوه روی زمین نگران است، دیر به سر کارش میرسد، مورد تمسخر همکاراناش قرار میگیرد و غیره. خصوصیت بیشتر کسانی که دچار اختلال اضطراب هستند، این است که به شکل مزمن و مداوم نگراناند.
۵. بیشاز اندازه احساساتی شدهاید
دکتر لوسی هِمِن، یکی از روانشناسان سانتاکروز سی.ای. توضیح میدهد، “وقتی به شدت دچار استرس هستید، ساقهی مغزتان – بخش پیشین مغز- اوضاع را بهدست میگیرد و بخشی که پیامدها را پیشبینی میکند در سایه پنهان میشود.”
به همین خاطر است که استرس داشتن باعث میشود غصهی گذشتهها را بخورید، یا اگر کسی سربهسرتان گذاشت خیلی زود از کوره در بروید. یادتان میآید وقتی بچه بودید و تا دیروقت بیدار میماندید و مجبورتان میکردند بخندید؟ مفهوم همان است.
آنوقتها بدنتان آنقدر تحت استرس ناشی از خستگی بود که کوچکترین چیزی، هرچند به شکلی احمقانه، شما را دوباره به خنده میانداخت. ولی وقتی یک آدم بالغ هستید و استرس باعث میشود کسی را که در مترو به شما تنه زده است با فشار به عقب هل بدهید، این بار واکنش شما-برخلاف واکنشهای زمان کودکی- چندان خندهدار نیست!
۶. دچار مشکلات گوارشی شده اید
هراندازه تاکید کنم استرس بیشازحد میتواند چقدر ناراحتی جسمی به بار بیاورد، بازهم کم است. حالت تهوعی که هنگام ورود به پارکینگ اداره به شما دست میدهد، واکنش مستقیمی به استرس روزی است که در پیشرو دارید.
ولی این مشکل، فقط یک سروصدای معمولی شکم نیست، میتواند برای سیستم گوارشیتان مشکلاتی به بار بیاورد که ممکن است به استفراغ یا مسائل دیگری بینجامد.
۷ . تغییر در رفتارتان بسیار مشهود است
معمولا صبحها اصلا انرژی لازم را برای رسیدگی به خود ندارید. روزها میگذرند و شما حمام نمیروید.
یا اصلا نمی خواهید دیگران کنارتان باشند و خودتان را از سایرین دور کرده اید. حتی متوجه شده اید که بسیار کم حرف تر از گذشته شده اید و مدتهاست که اصلا نخندیده اید.
۸. مدام سردرد و بدندرد دارید
یکی دیگر از مهمترین علائم استرس و اضطراب شدید این است که بدنتان خودش را در “حالت اضافهکاری” قرار میدهد. و خستگی حاصل از آن نه تنها بر توجه و تمرکز شما تاثیر میگذارد، بلکه بر بدنتان هم فشار فیزیکی وارد میکند.
بدن شما یک سازوکار طبیعی دارد به نام “بجنگ یا فرارکن”، که از همان روزگار نخست بشریت شکل گرفته است؛ زمانیکه طبیعتا مجبور بودیم از حیوانات درنده فرار کنیم.
امروزه، هرچند مجبور نیستیم نگران شیرها و خرسها باشیم که نکند از ناکجاآباد بیرون بیایند و به ما حمله کنند، اما بدنمان در برابر استرسهای مکررِ ناشی از تلنبار شدن امور مختلف زندگی، به همان روش عمل میکند.
فکر میکنید چرا مالش شانهها بعد از یک روز طولانی چنان احساس خوبی به آدم میدهد؟ چون بدنتان تمام هشت ساعتِ پیش از آن را زیر بار استرس، با مسائل بیارزش دستوپنجه نرم میکرده است.
روش درمان اضطراب و استرس
۱. ابتدا ترس و اضطراب خود را در رابطه با موقعیت خاص بشناسید و قبول کنید که شما دچار این اضطراب هستید و برای مواجهه با این موقعیت برنامه ریزی کنید.
برای مثال اگر شما دایم در خصوص مسایل مالی اضطراب دارید، یک برنامه پس انداز طراحی کنید یا بودجه را به طور مجزا در نظر بگیرید.
۲. در مشکلات قبلی خود باقی نمانید.
تغییراتی در شرایط ایجاد کنید که احساس راحتی بیشتری داشته باشید و اجازه دهید تا مشکلات را پشت سر بگذارید.
۳. با روح و جسم خود مهربان باشید.
۴. سعی کنید تنش ها را با ورزش سنگین و ماساژ رها کنید.
۵. از تکنیک های آرام سازی و رها سازی (Relaxation) استفاده کنید.
۶. به اندازه کافی استراحت کنید و اگر در خواب مشکل دارید به پزشک مراجعه کنید.
۷. از کافئین و شکلات و نیکوتین دوری جویید.
۸. فکر خود را مشغول مسایل مثبت و غیراضطراب زا کنید.
۹. برای لذت بردن برنامه ریزی کنید، مثلا به دیدن یک فیلم کمدی، پیاده روی یا کوهنوردی بروید.
۱۰. برنامه ریزی روزانه داشته باشید، داشتن کار بیش از حد یا بیکار بودن در طول روز می تواند به اضطراب شما بیفزاید.
۱۱. علایم اضطرابی خود را یادداشت کنید و گاهی به همسر یا دوست صمیمی خود آنها را بگویید، برخی مواقع گفت وگو با یک دوست از اضطراب شما می کاهد.
۱۲. در گروه های فعال اجتماعی یا خیریه شرکت کنید یا به طور داوطلبانه به دیگران کمک کنید.